مهدی یار کوچولو ...شیرینی زندگی

بدون عنوان

1392/6/24 7:42
نویسنده : مامان و بابا
257 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عسل مامان...

صبح زوده وپیشمل مامان تو خواب نازه.تاخوابیدی باید مطالبوبنویسم چون یه عشق وحساسیت عجیبی به لب تاب داری وقتی که دیدیش باسرعت نور خودتو میرسونی ومیندازی روی دکمه هاش و بقیه اش هم که دیگه معلومه !!!!!!!!!

این روزها وقتی بهت میگیم چشمات کو چشماتو باز وبسته می کنی و دماغتو با انگشت اشاره فشار میدی ومیگی بب (باصدای فتحه)و زبون و گوش و موهات ودست وپات رو هم بلدی امروز میخوام جای شکمتو یادت بدمچشمک

کلمات بابا و آب وتاب رو کامل میگی ولی مامان رو تا زمانی که تو آمپاس شدید نباشی نمیگیناراحت جوجه رو هم با یه تلفظ خوشگلی میگی.هاپ هاپ  وجیک جیک  روبلدی تشویق

کلمات من در آوردی خودت :به گل میگی کخ(البته باکسره)بهت میگم کخ نه گل(با تاکید) وتو هم مثل خودم میگی کخخخ.قربون کخ گفتنت برم وقتی دیگران میگن کخ نمی دونی با چی ان!!!توپ رو هم تو دماغی بدون اینکه دهنتو باز کنی میگی.شیر یا فیل نمی دونم با صداهایی میگی.

تایادم نرفته بگم دو سه روزه هرچی بهت میگیم میگی نه.گشنته  نه.سیری نه.بریم بیرون نه...

دیروز کلی توپ بازی وماشین بازی کردیم .تو بازی ها بیشتر دست زدن و هورا کشیدنشو دوست داری وهمش میگی آ-آ که یه وقت هایی مخفف آفرین و یه وقت هایی مخفف هورااا   س.

کار بدی هم که میکنی اه کردنه.هرموقع یه غریبه میاد سراغت یااینکه فقط فکر میکنی میخواد بغلت کنه (یه دفعه در آسانسور رو باز کردیم که خارج بشیم تو فقط آقاهه رو که بیرون وایساده بود اه میکردی و خارج نمی شدی)اهش میکنی.

به من زنگ بزنپسرمامان عاشق تلفن حرف زدنه!!!مامان ننازی تولد تولد واست میخونه وتو هم میگی ت ت ودست میزنی.بابامحسن هم که یه آهنگی واست میخونه که خیلی دوست داری وبه محض اینکه میگم بابا محسن میگی مپ ...و(نمی تونم صداشوبنویسم)

قلبنفسم خدا کنه امروز هم یک روز شاد وبه یاد موندنی دیگه باشه...دلم می خواست تمام لحظات با تو بودن یه جایی تو یه فیلمی چیزی ذخیره میشد تا هم من از دیدنش لذت ببرم وهم خودت بدونی چه لحظات شادی رو با مامانی گذروندیقلب

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)